یادداشت استاد سبحانی در کانال شخصی

کنفرانس وحدت اسلامی، از رؤیا تا واقعیت

سی و دومین اجلاس بین المللی وحدت اسلامی به کار خود پایان داد. سخن در این است که این کنفرانس تاکنون تا چه اندازه به آرزوهای خود نزدیک شده و ادامه این مسیر تا چه حد می‌تواند کمکی به آرمان‌های مورد نظر بکند.


سی و دومین اجلاس بین المللی وحدت اسلامی دیروز 5 آذرماه در غیاب نمایندگان رسمی مذاهب اسلامی و بدون حضور رهبران سیاسی جهان اسلام، به کار خود پایان داد.
- دبیر کل مجمع تقریب بین المذاهب پیش از تشکیل کنفرانس نوید داده بود که «تلاش برای ایجاد اختلاف و ستیز در جهان اسلام با تلاش‌های گسترده مجمع تقریب مذاهب اسلامی و نهادهای تقریب‌گرا شکست خورده و ما در این کنفرانس آغاز این پیروزی را به جشن خواهیم نشست و اعلام خواهیم کرد که صفحه جدیدی در جهان اسلام در حال باز شدن است که در این صفحه نو شاهد غلبه جریان وحدت‌گرا در جهان اسلام هستیم.» و درباره فلسفه وجودی کنفرانس در وبگاه این مجمع می‌خوانیم: «هدف از برگزاری کنفرانس وحدت، ایجاد زمینه‌های اتحاد و هم بستگی جهان اسلام و هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری و نیز بررسی مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن است.»
- سخن در این است که کنفرانس وحدت با هزینه‌های فراوان مادی و معنوی، تاکنون تا چه اندازه به آرزوهای خود نزدیک شده و ادامه این مسیر تا چه حد می‌تواند کمکی به آرمان‌های مورد نظر بکند. یک ناظر بیرونی با نگاهی واقع‌بینانه به صحنه درگیری‌های موجود در جهان اسلام، پرسش‌هائی را فراروی خویش می‌بیند که لازم است مسئولان امر، به دور از شعارها و بیرون از فضای رسانه‌ای به این سوالات پاسخ دهند:
1. در کنفرانس امسال طرف‌های درگیر در جدال‌های جهان اسلام که قرار بود به «جشن پیروزی»بنشینند، چه کسانی بودند؟ و کدامین «صفحه جدید در جهان اسلام» در این اجلاس گشوده شد؟ و دقیقا کدام‌یک از اعضای حاضر قرار است این صفحه جدید را رقم بزنند؟!
2. در کنفرانس کنونی برای «ایجاد زمینه‌های اتحاد و همبستگی جهان اسلام» چه اقدامی صورت گرفت؟ و اساسا کدامین اعضای حاضر در این کنفرانس از چنین ظرفیتی برخوردار بودند؟ و با کدامین ساز و کار سیاسی و فرهنگی قرار است این اتحاد و همبستگی در جهان شکل گیرد؟
3. در کنفراس کنونی چگونه و بین چه کسانی «هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری» انجام شد و با توجه به کارنامه چند کنفرانس گذشته دقیقا چه چالش‌های فکری و علمی در بین کدامین متفکران شیعی و سنی به بحث گذاشته شد و مستندات پیشرفت در این موضوعات در کجا گرد آمده است؟
4. اما در خصوص «مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن» گذشته از تکرار جنایات اسرائیل و سعودی و خط و نشان کشیدن برای دشمنان، واقعا کدامیک از مشکلات جهان اسلام در این کنفرانس مطرح شد و چه راه حل‌هائی در برابر وضعیت بغرنج سیاسی، مذهبی و اقتصادی مسلمانان ارائه گردید و دقیقا چند نفر از شرکت‌کنندگان در کنفرانس چنین صلاحیتی داشتند و تا چه اندازه این کنفرانس را برای چنین هدفی جدی گرفتند؟

- بی‌پرده باید گفت که همه شاخص‌ها نشان می دهد که کنفرانس وحدت اسلامی همچون سایر قطعات پروژه تقریب در این کشور، سالهاست که از کار افتاده و این پیکره نیازمند یک تعمیر بلکه تعویض اساسی است.
- در یادداشت‌های بعدی در اندازه بضاعت خود خواهم نوشت که پروژه تقریب در جمهوری اسلامی از سه بیماری بنیادین رنج می برد و تا این رویکرد اساسی اصلاح نشود، نه تنها به پیشرفت این پروژه نمی‌توان امید بست، بلکه با رفتن در بیراهه‌ها، به تدریج ظرفیت‌های اندکِ بازمانده نیز ناامید و زمین‌گیر خواهد شد.
این سه مشکل اساسی عبارت است از :
1. خلط میان اهداف چندگانه در میدان تقریب(از همگرائی مذهبی گرفته تا همزیستی اجتماعی و تا همکاری بین المللی) و در نتیجه سردرگمی در میان راهبردهای ناهمگون.
2. ناتوانی در بسیج امکانات و اهرم های موثر در جهان اسلام و ناکارآمدی در بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و مزیت‌های نسبی
3. عدم بهره‌مندی از یک شبکه انسانی و رسانه‌ای هوشمند و کنشگر برای تعامل با نخبگان و گروه‌های موثر در بین شیعیان و اهل سنت و فقدان یک منطق و گفتمان تو‌در‌تو و اثربخش برای گفت و گو با گروه‌های درگیر و رقیب.

عنوان:

  • 00:00
  • 00:00